تعداد بازدید: 735
تدوین فیلم در سینما
در این بخش از وبلاگ فیلم فالو به معرفی تاریخچه تدوین فیلم می پردازیم. سينما در ابتداي پيدايش در سال1895، همچون اختراعات ديگر بشر، از جذابيت و گيرايي خاص جادويي برخوردار شد. اين هنر جادويي قرن كه با نام سينماتوگراف و با برادران لومير در فرانسه متولد شده بود با ثبت و ضبط زندگي روزمره مردم مانند خروج كارگران از كارخانه، ورود و خروج قطار به ايستگاه و… جاي پايي براي خود در بين مردم باز كرده بود. خيلي زود و با نمايش هاي ترتيب داده شده توسط برادران لومير و گروه فيلمسازي اش طرفداراني در سطح جهان براي خود پيدا كردند، طوري كه براي ثبت و ضبط مراسم هاي مختلف در سطح جهان سفارش هاي زيادي دريافت و نسبت به انجام آنها اقدام نمودند.
با آگاهي و قدرت بياني که سینما داشت، اين هنر نوپا هنر هفتم نام گرفته بود. ديگر متوليان هنر هفتم مانند اديسون ، ژرژ مليس، ادوين اسپورتر، گريفيت، پدوفكين، آيزنشتاين، كولوشف و… جهت بيان افكار ذهني خود و تاثير بر مخاطب آن را بهترين وسيله اي يافتند كه تاكنون اختراع شده بود. چرا كه در بر گيرنده همه هنرهاي قبلي بود و به عبارتي ديگر پويايي و حركت مهمترين عاملي بود كه مي توانست بر مخاطب تاثير بگذارد.
پيشكسوتان عرصه هنر سينما ، به منظور كار آيي بهتر دستگاه سينماتوگراف برادران لومير كه هم فيلم مي گرفت، هم آنرا در داخل خودش ظاهر مي كرد و هم به عنوان دستگاه نمايش مورد استفاده قرار مي گرفت، به طور مجزا دست به ابداع و نو آوريهاي در اين هنر زدند. آنها شروع به تكميل و بهبود بخش سخت افزاري سینما از جمله دستكاري در ساختمان دستگاه دوربين فيلمبرداري، جداسازي دستگاه پخش فيلم و دستگاه ظهور آن نمودند.
ژرژ مليس كه يك شعبده باز بود، خيلي زود به قدرت جادويي آن پي برد و آنرا در جهت بيان افكارش بكار گرفت. با اینکه ژرژ ملیس چشم انداز قصه گوئی در سینما را وسعت بخشید و با کارهای خود نظیر سیندرلا ، سفر به ماه و… خدماتی به صنعت سینما نمود اما کارهای او محدودیت اجرای تئاتری داشتند. دوربین ثابت بود و از بازیگران فاصله داشت. تداوم حرکت از نمائی به نمای دیگر در آنها مطرح نبود.
در سال ۱۹۰۲ ادوین اس پورتر آمریکائی که یکی از نخستین فیلمبرداران ادیسون بود انبوه فیلمهای قدیمی ادیسون را زیر و رو کرد تا صحنه های مناسبی بیابد و بر اساس آنها قصه ای سر هم كند. او با يافتن صحنه هايي از فيلمهاي واقعي و تلفيق آنها با فيلمهايي كه گرفت ، زندگي يك آتش نشان را ساخت كه در اين فيلم و فيلمهاي بعدي خود مانند سرقت بزرگ قطار مونتاژ و تدوين موازي را براي نخستين بار به نام خود به ثبت رساند.
ادوین اس پورتر با توسعه دادن روش ساده تداوم رویداد نشان داد که چگونه می توان داستان رو به تکاملی را به زبان رسانه فیلم نمایش داد. اما کنترل او بر روند نمایش محدود بود. حوادت فیلمهای او به صورت غیر انتخابی ارائه می شد زیرا هر اتفاق در فاصله ثابتی از دوربین رخ مي داد.
بعد از پورتر، گريفيث كار اورا تكميل نمود و خيلي زود متوجه شد براي نزديكي به كاراكتر و بيان احساسات او بايستي دوربين به او نزديك شود و حالات او را از نزديك ثبت نمايد. با بهره گیری بیشتر وسیوالاد پودوفکین از نمای نزدیک (خیلی بیشتر از گریفیث)، صحنه را از نماهای گوناگون جداگانه و مستقل از هم می ساخت که همگی برای ایجاد تاثیر یگانه ای به هم پیوند می شدند.
محیط و فضای صحنه جزء منابع اصلی تصاویر بشمار می آمدند. با وجودی که نماهای عمومی خیلی کم بود در عوض یک سلسله نماهای نزدیک پی در پی اغلب از اشیا ء تماشاگران را با تداعی های لازم برای ارتباط دادن مفهوم کلی به یکدیگر یاری می کرد. پیوستن نماها بهم می تواند بر حالات عاطفی و روانی و حتی اندیشه های انتزاعی دلالت کند. پودوفکین عقیده داشت که اگر بنا باشد تاثیر داستان فیلم پیوسته حفظ شود هر نما باید حاوی نکته تازه و ویژه ای باشد. به دلیل ویژگی های تدوین پودوفکین و تحول نوینی که در آن بوجود آورد اورا پدر تدوین بنیادی می نامند.
آیزنشتاین معتقد بود با آمیزش ارگانیک تصاویر به شیوه دیالکتیکی به منظور انگیزش تماشاگر برای دریافت و ادراک، مفهومی نو است. آیزنشتاین می گفت هر برش باید برخوردی میان دونمای بهم پیوسته ایجاد کند و به این وسیله تاثیری تازه بر ذهن تماشاگر بگذارد.(مونتاژ خلاقانه)
هنرمندان و تدوين گران اوليه تاريخ سينما در كشور هاي مختلف دنيا ، مانند فرنسه ، امريكا ، روسيه و… هركدام با سليقه ها و ايده هاي مختص به خود تحولي نوين در هنر تدوين بوجود آورده اند كه هر كدام از آنها و به فراخور درك مخاطب از هنر تدوين بجاي خود قابل تقدير است، چرا كه آنان باتوجه به امكانات موجود آن زمان شاهكارهايي در تاريخ سينما به نام خود خلق كردند كه مخاطب امروزه را به تحسين وامي دارد.